بیوگرافی یوم جانگ| ژنرال ارتش شیلا

تبلیغات

بیوگرافی یوم جانگ| ژنرال ارتش شیلا

یوم جانگ(یوم مام) ( ۷۸۷-۸۴۶,염장, 閻長)او یک ژنرال ارتش شیلا بود که بخاطر کشتن جانگ بوگو معروف است. او در نهایت تحت فرمان جانگ بوگو در آمد اما بخاطر تجارت برده توسط جانگ بوگو تنبیه شد و روابط آنها بد شد.

زندگی نامه


اول او یک دزد دیایی بود. او با جانگ بوگو دوست بود بعد ها جانگ بوگو فهمید او یک دزد دریایی است.او با جانگ بوگو در نهایت جنگید و بالاخره یوم جانگ شکست خورد و تسلیم جانگ بوگو شد. جانگ بوگو آن را به بردگی درآورد و یک مهر داغ بردگی بر روی پیشانی آن گذاشت تا آخر عمرش آن داغ ماند.جانگ بوگو بعد داغ بردگی آن را به ساحل برد و بر روی یک چوب آن را بست تا مردم آن را ببینند. بعد از چند ساعت جانگ بوگو که رفت آخرین بار آن را ببیند که یوم جانگ متوجه شد که او آمده است و به او گفت:(داری از ترس به خودت میلرزی و یه روزی پشیمان میشی که چرا منو نکشتی قسم میخورم یک روز خنجرمو تو قلبت فرو کنم)جانگ بوگو او را به عنوان برده به یکی از ساحل هابرد و یوم جانگ مجبور شد که در آن جا کار کند در نهایت طرف کیم یانگ (김양, 金陽, ۸۰۸-۸۵۷) یوم جانگ را برده ی خود کرد. کیم یانگ که از به قدرت رسیدن جانگ بوگو ترس داشت یوم جانگ را به کشتن جانگ بوگو ترغیب کرد. البته اشراف زادگان هم بدلیل ازدواج دختر جانگ بوگو با فرزند پادشاه سینمو به دلیل قدرتمند شدن او نگران بودند، این نیز باعث ترغیب یوم جانگ شد. او در نهایت جانگ بوگو را با فرو کردن یک چاقو درقلبش هنگام خوردن شراب به قتل رساند.

مرگ


او پس از کشتن جانگ بوگو به سراغ کیم یانگ رفت و کیم یانگ به اون قول داده بود اگر جانگ بوگو را بکشد به شیلا حمله نمیکند اما به وعدش عمل نکرد و به شیلا حمله کرد و یوم جانگ با او دشمن شد یوم جانگ تلاش زیادی کرد که کیم یانگ را بکشد اما نتوانست وی پس از مدتی در یکی از سواحل توسط تیر اندازان کیم یانگ در سال ۸۴۶ کشته شد.
 


برچسب ها : ,,,,,

بیوگرافی جانگ بوگو

 
جانگ بوگو (به خط هانجا: 張保皐) یا گونگ بوک (به خط هانجا 弓福) (مرگ در ۸۴۶ میلادی) دریانورد، فرمانده جنگی، استاد هنرهای رزمی و یکی از نیرومندترین سیاستمداران پادشاهی شیلا در کره بود. او چندین دهه بر دریای زرد و آبهای میان سواحل جنوب غربی کره و شبه جزیره شاندونگچین تسلط داشت. مرکز ناوگان کشتیرانی او در جزیره واندو در چانگهی جین (استان جولا در کره جنوبی) در دریای جنوب غربی قرار داشت، او مقام رسمی فرماندار دریایی چانگهی جین را از طرف دربار شیلا در اختیار داشت. اطلاعات زیادی در مورد زندگی او در دست نیست. در کتاب سامگوک ساگی (تاریخچه سه پادشاهی) که در سده دوازدهم میلادی نوشته شده، زندگینامه کوتاهی از جانگ بوگو آمده است. در آن به مهارت او در هنرهای رزمی و سفر او به همراه پسر عمویش یئون جانگ (정년鄭年) در جوانی به چین (در آن هنگام تانگ نامیده میشد) اشاره شده است. آنها با توجه به مهارت در اسب سواری و شمشیرزنی به ارتش تانگ راه یافتند و فرماندهان نظامی منطقه وانینگ (جیانگ سو کنونی) شدند. در قرن نهم هزاران شیلایی در تانگ میزیستند و بیشتر آنها به فعالیتهای تجاری در سواحل شاندونگ و یانگزو مشغول بودند.

جانگ از وضعیت تأسفبار هموطنان خود خشمگین بود، شیلایی های مقیم تانگ هدف مناسبی برای دزدان دریایی بودند که آنها را برای فروش در بازار به اسارت میگرفتند. در ۸۲۳ میلادی امپراتور تانگ فرمان لغو برده داری را صادر کرد و دستور بازگرداندن تمام بردگان شیلایی را به شیلا داد.
در ۸۲۵ میلادی جانگ بوگو به ساختن یک کارخانه کشتی سازی در اقدام کرد و از امپراتور هیونگدوک (۸۲۶ تا ۸۳۶) خواست تا یک پادگان نظامی برای حمایت از تجار شیلایی و امنیت دریای زرد در واندو احداث کند. در ۸۲۸ با موافقت امپراتور پادگان نظامی در واندو افتتاح شد. بقایای پادگان چانگهی هنوز در سواحل جنوبی واندو باقیمانده است.
با افتتاح پایگاه چانگهی جانگبوگو به اوج قدرت خود رسید. فرماندهان جنگی بسیاری به حمایت جانگ بوگو متکی بودند. ارتش او اگرچه به طور رسمی متعلق به پادشاه بود، اما در واقع توسط خود او اداره میشد. قدرت سپاه جانگ در این دوران به قدری بود که او توان برانداختن حکومت را داشت. البته بسیاری از اعضای خانواده سلطنتی با توجه به قدرت برتر و همچنین طبقه اجتماعی جانگ بوگو از او متنفر بودند. در ۸۳۹ جانگ نقش کلیدی در به قدرت رسیدن پادشاه سینمو با برانداختن پادشاه مینای داشت. کیم ووجینگ (پادشاه سینمو) از او برای براندازی پادشاه غاصبی که با کشتن پدرش به قدرت رسیده بود، کمک خواست. جانگ بوگو از دستور کیم ووجینگ پیروی کرد . لشکر ۵۰۰۰ نفری جانگ بوگو به رهبری یئون جانگ پایتخت را تسخیر کرد، کیم ووجینگ بر تخت نشست و جانگ نخست وزیر شد. جانگ بوگو جان خود را در جریان ازدواج دخترش با فرزند پادشاه مونسانگ از دست داد. اشراف زادگان که پذیرش ورود دختر جانگ (که از یک خانواده عادی بود) را به دربار نداشتند، برای قتل او توطئه چیدند.
در ساگموک یوسا کتاب تاریخ دیگری از قرن سیزدهم آمده است که پادشاه به دسیسه های اشراف زادگان تن داده و ازدواج با دختر جانگ را رد کرد. در نتیجه دشمنی او و جانگ بوگو درگرفت. مشخص نیست که ترور جانگ بوگو توسط چه کسی (پادشاه یا اشراف زادگان) انجام شده باشد. اما در هر دو کتاب آمده است که در ۸۴۶ جانگ بوگو توسط یوم جانگ (閻長) فرستاده دربار شیلا با فروکردن چاقویی در قلبش به قتل رسید. او اعتماد جانگ بوگو را با تظاهر به اینکه از پایتخت فرار کرده است، جلب کرد و در هنگام نوشیدن شراب او را به قتل رساند. البته در شوکو نیهون کوکی (續日本後紀 ) کتاب تاریخ ژاپنی مرگ جانگ بوگو در ۸۴۱ ثبت شدهاست.
پادگان چانگهی در ۸۵۱ تعطیل شد. محل دفن خاکستر جانگ بوگو نیز نامعلوم است.
ادامه شورشها

بعد از مرگ جانگ بوگو باز هم شورشها ادامه پیدا کرد و حکومت سیلا را به قدری ضعیف کرد که دیگر هیچ وقت نمیتوانست خود را بسازد در سال ۹۳۵ میلادی زمانی که سیلا بسیار ضعیف بود گوریو به سیلا حمله کرد و با فتح سیلا سه امپراتوری کره نابود شد و به تاریخ پیوست.



برچسب ها : ,,
ليست صفحات
تعداد صفحات : 12
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد
.